سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیروزی فکر
جلای این دلها ذکر خدا و تلاوت قرآن است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

نوشته شده توسط:   مرتضی فرخاری  

دوشنبه 86 مهر 23  11:59 صبح

سلام ؛سلامی به گرمی خون جاری در رگ ایرانیان به شما دوستان عزیز ؛عید فطر بر شما مبارک؛
شرمنده ام که عید را کمی دیر دارم تبریک میگم علتش اینه که سرم شلوغ بوده ونرسیدم که وبلاگ را به روز کنم. شما به بزرگی خود ببخشید.

امید وارم ماهی که پشت سر گذاشتیم ماهی پر برکت برای شما دوستان وهمراهان عزیز بوده باشه وآرزو دارم که تا سال دیگر هم سالم وسر حال باشید ویک بار دیگر در مهمانی خدا شرکت کنید.

دیشب توحیاط خانه پدری زیر آسمان پر ستاره خدا خوابیده بودم وبه رادیو گوش می دادم .طبق معمول هر شب ساعت 12 بعد از اخبار سراسری شبکه رادیو ایران نوبت به برنامه جالب راه شب شد ومطابق معمول دوشنبه شب ها گروه گرم ودوست داشتنی یک نیمه شب مسئول اجرای برنامه نیمه شب راه شب به تهیه کنندگی خوش زوق آقای خیرخواه بودند.موضوع برنامه این بود که با کدوم چشم به دنیا نگاه می کنید وچطوری؟
مجری برنامه آقای همتی شماره های برنامه را اعلام کرد ومن مثل شب های قبل  که جمله ای از آنچه خود می دانستم را برای برنامه یک نیمه شب بااین محتوا فرستادم(فرقی ندارد با کدام چشم نگاه می کنید؛فقط خوش بینانه نگاه کنید)

خودم هم با یک دید خوش بینانه منتظر شدم تا پیامک مرا بخوانندخوب چندی گذشت ومجریان محترم پیامک ها را خواندند و پیام من هم خوانده شد ؛خیلی خوشحال شدم .ساعت 2 بعد از نیمه شب شده بود که می خواستم بخوابم البته هنوز به رادیو گوش می دادم .می خواستم رادیو رو خاموش کنم وبخوابم که تلفن همراهم زنگ خورد؛ خدایا کیه این موقعه از شب؟ 

هر فکری که بگید به فکرم رسید ؛لبته خوش بینانه.الا اینکه...........................
از رادیو به من زنگ زده باشند .آره از رادیو برنامه یک نیمه شب راه شب بود یک خانم محترمی پشت خط بود و گفت:که ازرادیو برنامه یک نیمه شب مزاحم شما می شویم.وپرسید که شما برای برنامه ما پیامک فرستاده اید گفتم بله

راستش رو بخواهید کمی جا خورده بودم وکمی هم ترسیده بودم که مبادا پیامک من مشکلی داشته وبه کسی بر خورده باشه .تو همین فکر بودم که اون خانم گفت: اگر براتون امکان داره می خواهیم یک مصاحبه مستقیم با شما داشته باشیم و همگارم با شما بصورت مستقیم با شما صحبت کوتاهی داشته باشند.
خیلی جا خوردم!ولی قبول کردم .اون خانم از من چند تا سوال کرد وبعد صحبتی با آقای خیرخواه تهیه کننده برنامه کرد وگفت چند لحظه منتظر باشید تا برید روی آنتین و همگارم آقای همتی مجری برنامه با شما صحبت می کنند.

نمی دونم تپش قلبم چند تا در ثانیه بود ولی خیلی تند بود.
بعد از چند ثانیه صدای آقای همتی را شنیدم که می گفت خوب در این لحظه می خواهیم با یکی از همسایه های یک نیمه شب صحبت بکنیم وسلام کرد.
ومن هم بلا فاصله جواب سلام دادم تپش قلبم چند برابر شده بود حالا دیگه همه ایران وهمه کسانی که برنامه یک نیمه شب راه شب را گوش می دادند صدای منو میشنیدندولی سعی کردم آبرو داری کنم وخودم را کنترل کنم.
بعد مجری پرسید:می شه خودتون را معرفی کنید وبفرماید از کجا هستید؟
خودم را معرفی کردم وگفتم من از لارستان استان فارس هستم.
پرسید:چند وقت برنامه مارو گوش می کنید؟
گفتم:مدت زیادی نیست چند ماهی میشه
بعد پرسید:برای ما پیام فرستاده بودید می تونید پیامی که فرستادید را برای ما یک بار دیگه بگوید؟
پیام را یک بار دیگه گفتم.دیگه ترس نداشتم وراحت با مجری های برنامه صحبت کردم حرفهای زیادی زدم که اگر بخواهم بنویسم خیلی طولانی میشه وشما خسته می شوید.
در کل دیشب شبی شد که من تا صبح به خواتر این برنامه خوابم نبرد وشبی شد که هیچ موقع فراموش نمی کنم .

جا داره اینجا از تمام کسانی که در رادیو جمهوری اسلامی ایران زحمت می کشند تشکر کنم و به همشون خسته نباشید بگم.
امید وارم که این خاتره من باعث بشه که شما هم به رادیو گوش بدید.
                                                          یا علی


 

نوشته شده توسط:   مرتضی فرخاری  

یکشنبه 86 مهر 8  2:53 عصر

شب قدر را قدر بدانیم چرا که شب قدر شبی است که پیغام آور صلح ودوستی محمد مصطفی(ص) به دعوت خدای رحمان به مهراج رفت .شب قدر شبی است که خداوند تصمیم گرفت تا جهان را خلق کند.شب قدر شبی است که خداوند تصمیم گرفت انسان را خلق کند وچنین است که شب قدر از هزار شب بهتر و پر برکت تر است .
قدر را قدر بدانید ودر آن آینده خود را بسازید همانگونه که خداوند اراده کرد وهرآنچه تصمیم گرفته بود را خلق کرد .
خداوند اراده می کند وخلق می کند وانسانها اول تصمیم می گیرند وبعد فکر میکنند واراده میکنند وآن چیزرا که می خواهند می سازند.
هرچیزی که در این شب ها تصمیم بگیریدمطمئن باشید که بدست می آورید فقط باید تصمیم گرفت فکر کرد وبرای رسیدن به هدف تلاش.

آری در این شب ها هرچه بخواهیم بدست می آوریم ولی نه بدون زحمت نه بدون تلاش                                         خداوند می فرمایید: از تو حرکت از من برکت.
در این شبها فراموش نکنید محتاجین ومستضعفین وایتام را از دعای خیر خود .این شب ها شب های مولای متقیان علی ابن ابیطالب (علیه سلام) است .شب های یتیم شدن شیعیان - شب های داغ مولااسب. 

خداوندا تورا قسم به اشک های زینب و ام الکلسوم تورا قسم به یتیمی حسنین (ع) تورا قسم به اشک یتیمان کوفه تورا قسم به قدر این شب عزیز همه مسلمانان را شاد ,سالم ودر ناز نعمت الهی خود قرار بده-خداوندا ,مهربانا,توبزرگی و رحیم تو کریم وبخشنده ای خودت از گناه کرده وناکرده شیعیان علی به حق علی بگذر .حتی از گناه امسال من که فقط اسم شیعه علی را به دنبال نام خود یدگ میکشیم تو همه را ببخش یا الرحم الراحمین.

مولای من آقای من ,امام من ,ای وصی نبی ای پدر یتیمان عرب ,ای همسر فاطمه(س) ,ای سرور وای سالار سپاه اسلام ای علی(ع)تورا دوست دارم .وافتخار میکنم که نام شیعه مرتضی علی در شناسنامه ام نوشته شده است ولی شرمنده از آنم که فقط این یک کلمه در شناسنامه من است ومن هیچ وقت یک شیعه واقعی نبوده ام ,مولای من تورا قسم به همین شب های عزیز قدر ما را جزو شیعیان خود قرار بده وبا نور آسمانی خود وجودمان را از تیرکی ها رها کن وسرار پر زنورولایت  کردان.                                                                                                             

                                                                                                                آمین یا رب العالمین

علی ای همای رحمت توچه ایتی خدا را ................................................که زما سوا فکند همه سایه هما را
برو ای کدای مسکین در خانه علی زن.............................................که نگین پادشاهی دهد از کرم کدا را

درپناه حق

التماس دعا


 

نوشته شده توسط:   مرتضی فرخاری  

شنبه 86 مهر 7  11:51 عصر

یک برگ توت در اثر تماس با نبوغ انسان به ابریشم تبدیل می شود.

یک مشت خاک در اثر تماس با نبوغ انسان به قصری بدل می شود.

یک درخت سرو در اثر تماس با نبوغ انسان دگرگون می شود وشکل معبدی  می گیرد.

یک رشته پشم گوسفند در اثر تماس با ابتکار انسان به صورت لباسی فاخر در می آید.

اگر در برگ.خاک.چوب وپشم این امکان هست که ارزش خود را از طریق انسان صد برابر کنند آیا من نمی توانم با این بذن خاکی که نام مرا حمل می کند چنان کنم.

((آگ ماندینو))

اگر خودم به فکر خودم نباشم چه کسی خواهد بود اما اگر فقط به فکر خودم باشم چه هستم؟

 


 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
جمعه 103 اردیبهشت 7
امروز:   0 بازدید
دیروز:   0  بازدید
فهرست
آشنایی با من
پیروزی فکر
مرتضی فرخاری
دوست دارم خدا را که دوست دارد آدمهارا ودوست دارم آدمهارا چون دوست دارند خدارا یاعلی مدد
لوگوی خودم
پیروزی فکر
اوقات شرعی
آرشیو
اشتراک
 
طراح قالب
www.parsiblog.com